خواهرم دیگر تو كودك نیستی.....در خیابان چهره آرایش مكن
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑


در خیابان چهره آرایش مكن

از جوانان سلب آسایش مكن
زلف خود از روسری بیرون مریز
در مسیر چشمها افسون مریز
یاد كن از آتش روز معاد
*************
خواهرم دیگر تو كودك نیستی
فاش تر گویم عروسك نیستی
خواهرم ای دختر ایران زمین
یك نظر عكس شهیدان را ببین
******************
خواهر من این لباس تنك چیست؟
پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟
پوشش زهرا مگر این گونه بود؟!
***
خواهرم این قدر طنازی مكن
با اصول شرع لجبازی مكن
در امور خویش سرگردان مشو
نو عروس چشم نامردان نشو



هرکه محرم شد چشم از خیانت باز دار


ای بسا که محرم با یک نقطه مجرم می شود


دلم می خواهد زن باشم!




تقدیم به همه زنان و مردان ، چه روشن ضمیر و آگاه



چه دربند و اسیر افکار سیاه ....


تقدیم به همه ...



چه آنهائی که می دانند ، چه آنهائی که نمی دانند ...



آنهائی که اقرار می کنند و آنانی که انکار .... سین . جیم


من به زنِ وجودم افتخار می کنم


دلم می خواهد زن باشم... یک زن آزاد... یک زن آزاده


من متولد می شوم، رشد می کنم


تصمیم می گیرم و بالا می روم.



من گیاه و حیوان نیستم. جنس دوم هم نیستم.


من یک روح متعالی هستم؛ تبلوری از مقدس ترین ها !


ـ من را با باورهایت تعریف نکن ! بهتر بگویم تحقیر نکن!


ـمن آنطور که خود می پسندم لباس می پوشم


قرمز، زرد، نارنجی ، برای خودم آرایش می کنم گاهی غلیظ


می رقصم- گاه آرام ، گاه تند،


می خندم بلند بلند بی اعتنابه اینکه بگویند جلف است یا هر چیز دیگر...


برای خودم آواز می خوانم حتی اگرصدایم بد باشد و فالش بخوانم،


آهنگ میزنم و شاد ترین آهنگ ها را گوش می دهم،


مسافرت میروم حتی تنهای تنها ...


.حرف می زنم، یاوه می گویم و گاهی شعر،


اشک می ریزم! من عشق می ورزم......ـمن می اندیشم...


من نظرم را ابراز می کنم حتی اگر بی ادبانه باشد و مخالف میل تو،


فریاد می کشم و اگر عصبانی شوم دعوا می کنم...


حتی اگر تمام این ها باآنچه تو از مفهوم یک زن خوب



در ذهن داری مغایر باشد.





زن من یک موجود مقدس است؛


نه از آن ها که تو در گنجه می گذاریشان یا در پستوقایم می کنی


تا مبادا چشم کسی به آن بیفتد.


نه بدنش و نه روحش را نمی فروشد،حتی اگر گران بخرند.


اما هر دو را هر وقت دوست داشته باشد هدیه می دهد؛


به هرکه بخواهد، هر جا




زن من یک موجود آزاد است.


اما به هرزه نمی رود.


نه برای خاطر تو یا حرف دیگری؛


به احترام ارزش و شأن خودش.


با دوستانش، زن و مرد، هر جایی بخواهد می رود،


حتی به جهنم!



زن من یک موجود مستقل است.


نه به دنبال تکیه گاه می گردد که آویزش شود،


نه صندلی که رویش خستگی در کند


و نه نردبان که از آن بالا برود.




زن من به دنبال یک همسفر است،


یک همراه، شانه به شانه.


گاه من تکیه گاه باشم گاه او.


گاه من نردبان باشم ،


گاه او.


مهر بورزد و مهر دریافت کند.





زن من کارگر بی مزد خانه نیست


که تمام وجودش بوی قورمه سبزی بدهد


و دست هایش همیشه بوی پیاز داغ؛


که بزرگترین هنرش گلدوزی کردن و دمکنی دوختن باشد.


روزهابشوید و بساید


و عصرها جوراب ها و زیر پوش های شوهرش را وصله کندـ





زن من این ها نیست که حتی اگر تو به آن بگویی کد بانو!!!!


در خانه ی زن من کسی گرسنه نیست ،


بچه ها بوی جیش نمی دهند،


لباس ها کثیف نیستند و همیشه بوی عطر غذا جریان دارد؛


اگر عشق باشد، اگر زندگی باشد!





زن من یک موجود سنگیِ بی احساس و بی مسئولیت هم نیست؛


ظرافتش، محبتش، هنرش،فداکاریش ، شهوتش و احساسش را آنگونه



که بخواهد خرج می کند؛ برای آنهایی که لایق آن هستند.ـ



زن من تا جایی که بخواهد تحصیل می کند، کارمی کند،


در اجتماع فعال است و برای ارتقاء خویش تلاش می کند.


نه مانع دیگران می شود و نه اجازه می دهد دیگران اورا از حرکت بازدارند.


گاهی برای همراهی سرعتش را کم می کند


اما از حرکت باز نمیایستد.


دستانش پر حرارتند و روحش پر شور؛





من یک زنم ...


نه جنس دوم...


نه یک موجود تابع...


نه یک ضعیفه ...


نه یک تابلوی نقاشی شده،


نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی،


نه یک کارگر بی مزد تمام وقت،


نه یک دستگاه جوجه کشی.





من سعی می کنم آنگونه که می اندیشم باشم ،


بی آنکه دیگری را بیازارم...


فرای تمام تصورات کور،


هنجارهای ناهنجار، تقدسات نامقدس!





باور داشته باش من هم اگر بخواهم می توانم خیانت کنم،


بی تفاوت و بی احساس باشم،


بی ادب و شنیع باشم،


بی مبالات و کثیف باشم.


اگر نبوده ام و نیستم ،


نخواسته ام و نمی خواهم.ـ




آری؛ زن من عشق می خواهد و عشق می ورزد،


احترام می خواهد و احترام می کند.

من به زن وجودم افتخار می کنم،


هر روز و هر لحظه ...


من به تمام زنان آزاده وسربلند دنیا افتخار می کنم


و به تمام مردانی که یک زن را اینگونه می بینند


و تحسین می کنند






آری؛ زن من عشق می خواهد و عشق می ورزد،



احترام می خواهد و احترام می کند


انسانی آنا توسطونن دونیایه گتیرب هامینی سویندورن الله



(آدم را خداوند توسط مادر بدنیا آورد و همه را خدواند شاد نمود )



انسانی دونیادان كوچو ردوب هامینی آغلادیب تاندین آدینان باشلییرام



(و آدم از دنیا كوچ كرد و همه را گریاند با اسم الله شروع می كنم)



قیزدا وفا آخدارانین عاقلی یوخ الاهه قسم



(هر كس در دختر دنبال وفاست عقل ندارد به خدا قسم)



حاضیرم ساق قولومو قیزدان وفا گوروب كسم



(من حاضرم دست راستم را قطع كنم اگر كسی در دختری وفاداری دیده است)



من بینی تجربه ادیم كی قیزی سومیسن



(من این را تجربه كردم كه دختران را نباید دوست داشته باشی)



یا فرشته یا حوری اولا انا اورك ورمیسن



(اگر دختر فرشته و یا حوری و پری باشد بهش دل نبند)



آی جامات من یاشیرام تك دوسلاریم منه دییر سفك



(ای مردم من تنها زندگی می كنم همه دوستانم می گویند من دیوانه هستم)



ای یری گویو یارادان فلك منیم عشقمه خط چك



(ای خدای مهربان كه زمین و آسمان را خلق كردی روی عشق من خط بكش كه نزار عاشق شم)

 





:: موضوعات مرتبط: دخترونه , ,
:: بازدید از این مطلب : 4168
|
امتیاز مطلب : 81
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: